جدول جو
جدول جو

معنی کچ کچه - جستجوی لغت در جدول جو

کچ کچه
خمیده خمیده
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ککچه
تصویر ککچه
پنبه دانه، دانه های پنبه که به مصرف خوراک دام می رسد و روغن آن برای طبخ غذا و نیز در صابون پزی به کار می رود، پنبه تخم
فرهنگ فارسی عمید
(کَ)
دهی از دهستان گرکن که در بخش فلاورجان شهرستان اصفهان واقع است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ)
کوشک کوچک. قصر کوچک: بر سه میل شهر بربینی پشته ای کوشکچه ای فرموده بود که وقت مراجعت از زمستانگاه هم بر ممر بودی. (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا
(کَ چَ)
پنبه دانه را گویند و به عربی حب القطن خوانند. (برهان) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (انجمن آرای ناصری)
لغت نامه دهخدا
(کُ کُ)
صوتی که بدان مردم برخی ولایات ایران سگ را خوانند، بیشتر برای خوردن، مانند بیاه بیاه در جاهای دیگر. (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ککچه
تصویر ککچه
پنبه دانه حب القطن
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که که خود را کج بر سر میگذارد: شاه کج که (ناصر الدین شاه را بدین عنوان میخواند ند)، مغرور خودپسند، محبوبی که از خودپسندی یا ناز و ادا که را کج بر سر نهد: (جز من کسی حریف تو ای کج که نیست)
فرهنگ لغت هوشیار
کلید در خانه
فرهنگ گویش مازندرانی
کوشش و تقلا، بز نر جوان، بز نر یک ساله، بز اخته شده
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع زوار واقع در شهرستان تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع خرم آباد واقع در شهرستان تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی
ظروف و لوازم آشپزخانه
فرهنگ گویش مازندرانی
کسی را ناراحت کردن، رنجاندن
فرهنگ گویش مازندرانی
قاشق چوبی
فرهنگ گویش مازندرانی
حالتی از نشستن
فرهنگ گویش مازندرانی
در گوشی صحبت کردن، نجوا
فرهنگ گویش مازندرانی
کوچک تر
فرهنگ گویش مازندرانی